چیزهایی که فکر می‌کنم، حس می‌کنم و درک می‌کنم

۷ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

دوشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۵۳ ب.ظ مصطفی سبیلو
در ماه نباید که نظر می‌کردی ...

در ماه نباید که نظر می‌کردی ...

من عاشق این لحظه‌ی دلواپسی‌ام
هر چشم
شبیه چشم تو می‌بینم
قلبم به تنم
مرتباً می‌کوبد
دستان من از دیدن تو
می‌لرزد
هی پلک به هم می‌زنم و می‌دانم
خوابیست
به بیداری خود می‌بینم
من دلهره دارم
شب و روزم
آآآآآری
هی دلهره و دلهره‌ی تکراری
تکرار صدای ساعت دیواری
من دلهره دارم شب و روزم
اما
من عاشق این لحظه‌ی استمراری

۱۲ اسفند ۹۲ ، ۲۱:۵۳ ۲ نظر
مصطفی سبیلو
شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۴۷ ق.ظ مصطفی سبیلو
فقر

فقر

می‌خواهم بگویم فقر همه جا سر می‌کشد
فقر، گرسنگی نیست. فقر، عریانی هم نیست.
فقر، گاهی زیر شمش‌های طلا خود را پنهان می‌کند.
فقر، چیزی را نداشتن است؛ ولی، آن چیز پول نیست؛ طلا و غذا نیست.
فقر، ذهن‌ها را مبتلا می‌کند. فقر، بشکه‌های نفت را در عربستان تا ته سر می‌کشد.
فقر، همان گردو خاکی است که بر کتاب‌های فروش نرفته‌ی یک کتاب‌فروشی می‌نشیند.
فقر، تیغه‌های برنده یک ماشین بازیافت است، که روزنامه‌های برگشتی را خرد می‌کند.
فقر کتبیه ی سه هزار ساله‌ای است که روی آن یادگاری نوشته‌اند.
فقر، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته می‌شود.
فقر، همه جا سرک می‌کشد
فقر، شب را "بی‌غذا" سر کردن نیست...
فقر، روز را "بی‌اندیشه" سر کردن است

دکتر علی شریعتی

۱۰ اسفند ۹۲ ، ۱۰:۴۷ ۱ نظر
مصطفی سبیلو