من عاشق این لحظه‌ی دلواپسی‌ام
هر چشم
شبیه چشم تو می‌بینم
قلبم به تنم
مرتباً می‌کوبد
دستان من از دیدن تو
می‌لرزد
هی پلک به هم می‌زنم و می‌دانم
خوابیست
به بیداری خود می‌بینم
من دلهره دارم
شب و روزم
آآآآآری
هی دلهره و دلهره‌ی تکراری
تکرار صدای ساعت دیواری
من دلهره دارم شب و روزم
اما
من عاشق این لحظه‌ی استمراری