۱ - از کلمات انگلیسی زیاد استفاده نکنیم
استفاده زیاد از کلمههای انگلیسی آخر بیکلاسیه. پروفسور سمیعی، یکی از نوابغ جراحی مغز تو دنیا، وقتی تو ایران باهاش مصاحبه میکردن یک کلمه هم انگلیسی نگفت.
البته بعضی جاها دیگه نمیشه کاریش کرد. مثلاً همین طراحی وب؛ از هر دو کلمه یکیش انگلیسیه. ولی خب میشه با جای browser از مرورگر استفاده کرد!
۲ - اطلاعات عمومی
اطلاعات عمومی هفت جلد کتاب قطور نیست که بخریم و بخونیم و حفظ کنیم. چیزهایی مثل اخبار روز، دونستن پایتخت بعضی از کشورها و حتی شهرهای مهمشون، جاذبههای گردشگری و سوغاتی بعضی از شهرها، اینکه چرا گالیله رو کشتن! یا چرا تابستون روزها بلندتر از زمستونه! یه چیزهایی تو مایه دروس عمومی تو دانشگاهها که همه رشتهها میخونن.
۳ - تخصص
فرق نمیکنه یک یا چند تخصص داشته باشیم. مهم نیست که تخصصمون تو آشپزی باشه یا ساخت سوخت جامد برای موشک! اصل اینه که وقتی صحبت از اون مهارت یا تخصص خاص میشه حداقل تو ذهن اطرافیانمون ما نفر اول باشیم.
این جا یه اما داره؛ تخصص تو چیزهای بد و منفی ممنوع. مثلاً متخصص مسخره کردن بقیه اصلاً کار خفنی نیست.
۴ - نظم و برنامهریزی
آدمهای موفق و آدمهایی که میشه روشون حساب باز کرد معمولاً آدمهای بانظمی هستند. مد شده برای این که یه نفر نشون بده چقدر روشنفکره نظم رو میبوسه میذاره یه گوشه. یا بینظمی رو ربط به مشغله زیاد میدن.
۵ - ادب مرد به ز دولت اوست
بیادب بودن نشونه لارج بودن نیست. تو حرفهای روزمره استفاده از کلمات رکیک تریپ قشنگی نیست. رفتار و لحن آدم نشوندهنده خیلی چیزهاست: خانواده، اطرافیان، دوستان، طرز تفکر، ایدئولوژی، شخصیت و خیلی چیزهای دیگه.
درسته ما تو جامعه زندگی میکنیم ولی این دلیل نمیشه که اگه یه رفتار زشتی باب بشه ما هم اون رفتار زشت رو انجام بدیم با این طرز فکر که:
۶ - ویژگیهای خاص داشته باشید
ویژگیهایی مثل صداقت، امانتداری، مهربونی، بخشش، چشمپاک بودن و ... آدم رو از یک آدم معمولی تبدیل به یه آدم خاص میکنه
شما چه راههایی برای خفن بودن میشناسید؟