چیزهایی که فکر می‌کنم، حس می‌کنم و درک می‌کنم

چهارشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۱۰ ق.ظ مصطفی سبیلو
خدا هست ...

خدا هست ...

امشب غم دیروز و پریروز و فلان سال و فلان حال و فلان مال که بر باد فنا رفت ... نخور

به خدا حسرت دیروز عذاب است؛

مردم شهر به هوشید ...؟

هرچه دارید و ندارید بپوشید و برقصید و بخندید که امشب سر هر کوچه خدا هست

روی دیوار دل خود بنویسید خدا هست

نه یک‌بار و نه ده بار که صدبار به ایمان و تواضع بنویسید

خدا هست ...

خدا هست ...

۱۲ فروردين ۹۴ ، ۰۰:۱۰ ۲ نظر
مصطفی سبیلو

بی تو مهتاب شبی

«بی تو مهتاب شبی» را همگان می‌دانند

همگان شعر دو چشمان تو را می‌خوانند

تو که از کوچهٔ غمگین دلم می‌گذری

تو که از راز دلم باخبری

تو چرا رسم وفایت گم شد؟

برق چشمان سیاهت گم شد؟

با توأم ای مه مهتاب شبان

با توأم زلف پریشان جهان

بی تو صد خاطره‌ام گریان است

بی تو اشکم نفسم باران است

بی تو دیگر نفسم بند آمد

قافیه یک دل‌خوش چند آمد؟

بی تو جوی دل من خشکیدست

بی تو مهتاب نهان است ز ابر

ابر غم باریدست

با تو گفتم باشرم با «تو» گفتم از دل

با تو از قصهٔ عشقم گفتم

و تو در اوج سکوت

با نگاهی پرتردید و خمود

گفتی از عشق حذر کن

نفسم بند آمد

اما

«بی تو مهتاب شبی» را بازهم می‌خوانم

چه تو باشیّ و نباشی بازهم می‌خوانم...

۰۸ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۵۹ ۲ نظر
مصطفی سبیلو
چهارشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۵۰ ب.ظ مصطفی سبیلو
بوی کاغذ رنگی...

بوی کاغذ رنگی...

دوباره عید

دوباره بهونه برای خیلی چیزا

مثلاً آشتی با کسایی که قهرم

خونه تکونی دلم

و یه نقطه...

یه نقطه برای پایان خیلی از چیزها و یه نقطه شروع برای چیزهای بیشتر

بهار داره میاد

امیدوارم که منم «حول حالنا الی احسن الحال»

نوروز 94

۲۷ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۵۰ ۱ نظر
مصطفی سبیلو

آرام باش

آرام باش

توکل کن

تفکر کن

و سپس آستین‌ها را بالا بزن

آنگاه دستان خداوند را خواهی دید که زودتر از تو دست به کار شده است

امام علی (ع)

۲۱ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۵۲ ۲ نظر
مصطفی سبیلو

نگفتیم چرا

ضربه خوردیم و شکستیم و نگفتیم چرا

ما دهان از گله بستیم و نگفتیم چرا


جای «بنشین» و «بفرما» «بتمرگی» گفتند

ما شنیدیم و نشستیم و نگفتیم چرا


«تو» نگفتیم و «شمایی» نشنیدیم هنوز

ساده مثل کف دستیم و نگفتیم چرا


دل سپردیم به آن «دال» سر دشمن و دوست

دشمن و دوست پرستیم و نگفتیم چرا


چه «چراها» که شنیدیم و ندانیم چرا

ما همین بوده و هستیم و نگفتیم چرا


۱۲ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۱۱ ۱ نظر
مصطفی سبیلو