چه سنگ را به کوزه بزنی
چه کوزه را به سنگ بزنی
شکست با کوزه است ...
و من همان کوزهام
چه سنگ را به کوزه بزنی
چه کوزه را به سنگ بزنی
شکست با کوزه است ...
و من همان کوزهام
خستهام مثل جوانی که پس از سربازی,
بشنود یک نفر از نامزدش دل برده...
مثل یک افسر تحقیق شرافتمندی,
که به پروندهٔ جرم دخترش برخورده...
میکشی آه و در چشمهایت
میرمند آهوان دستهدسته
در گلویت ترک میخورد بغض
التماس دعا! دلشکسته!
میکشی آه و از سینهٔ تو
برمیآید شهابی که ناگاه
عرش را تند درمینوردد
کهکشان کهکشان، هسته هسته
میکنی روی بر آسمان و...
جلوهگر میشود در وجودت
"سدره" با آن قد بسته قامت
"حور" با آن جمال خجسته
آسمانی سراسر ستاره
در نگاه تو سرگرم سوسوست
آه! ای در قنوت ایستاده
ماه در دستهایت نشسته
پیش از آنی که باران بخواهی
در نگاه تو باران گرفته است
در تو یک آسمان، ابر، زخمی است
در تو بغض ملائک شکسته...
...التماس دعا! دلشکسته!
دستهای دعایت مریزاد!
ناز شست تو ای دست خالی!
ناز تأثیر دلهای خسته
رضا شیبانی اصل