هر کس سنگی میانداخت؛ شبلی را گلی انداخت، حسین آهی کرد. گفتند: از این همه سنگ هیچ آه نکردی؛ از گلی آه کردن چه معنی است؟ گفت: از آن که آنها نمیدانند، معذورند؛ از او سختیم میآید که او میداند که نمیباید انداخت.
.
.
.
بایزید گفت: چون او را دار زدند. دنیا بر من تنگ آمد. برای دلداری خویش شب تا سحر زیر جنازهٔ بردار آویختهاش نماز کردم. چون سحر شد و هنگام نماز صبح، هاتفی از آسمان ندا داد که ای بایزید از خود چه میپرسی؟ پاسخ دادم: چرا با او چنین کردی؟ باز ندا آمد: او را سِرّی از اسرار خود بازگو کردیم. تاب نیاورد و فاش ساخت. پس سزای کسی که اسرار ما فاش سازد چنین باشد
اعتماد به عرش مضاعف در سخنان اخیر حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی...
مظلوم ترین دولت از دیدگاه ایشان...
به روزیم...
در "دریچه انتظار" منتظر حضور پر مهرتان هستیم...
التماس دعای فرج + بصیرت + اخلاص + شهادت
یـ مهدی (عج) ـا