دنیا اگه تاریک شد
دستای فانوسو بگیر
با من بیا با من بیا
چیزی نمونده از مسیر
سرما و سوز برف رو
آهسته پشت سر بذار
امروز وقت خواب نیست
ما باهمیم طاقت بیار
۱۸ آبان ۹۳ ، ۲۲:۴۱
غریبه
گاهی طاقت اوردن از مردن سخت تره
غریبه
البته طاقت اوردن خوبه به شرطی که یکی باشه مثل آنشرلی این حرفا رو بهت بزنه...
آنه!
تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت
وقتی روشنی چشمهایت
درپشت پرده مه آلود اندوه پنهان بود
بامن بگو از لحظه لحظه های مبهم زندگیت
از تنهایی معصوم دستانت
ایا میدانی که در هجوم درد ها و غمهایت
ودرگیر و دار ملال آور دوران زندگیت
حقیقت زلالی دریاچه نقره ای نهفته بود؟
آنه
اکنون امده ام تا دستانت را
به پنجه طلایی خورشید دوستی بسپارم
در آبی بیکران مهربانی ها به پرواز در آیی
واینک آنه شگفتن و سبز شدن در انتظار توست...
بایگانی
- بهمن ۱۳۹۴(۱)
- دی ۱۳۹۴(۴)
- آذر ۱۳۹۴(۲)
- مرداد ۱۳۹۴(۲)
- تیر ۱۳۹۴(۸)
- خرداد ۱۳۹۴(۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۴(۵)
- فروردين ۱۳۹۴(۳)
- اسفند ۱۳۹۳(۴)
- بهمن ۱۳۹۳(۸)
- دی ۱۳۹۳(۴)
- آذر ۱۳۹۳(۳)
- آبان ۱۳۹۳(۱۰)
- مهر ۱۳۹۳(۶)
- شهریور ۱۳۹۳(۱)
- مرداد ۱۳۹۳(۱)
- اسفند ۱۳۹۲(۷)
- بهمن ۱۳۹۲(۷)
- دی ۱۳۹۲(۵)
آخرین مطلب
-
۹۴/۱۱/۰۱سلام بهمن
-
۹۴/۱۰/۱۰خوب بد زشت
-
۹۴/۱۰/۰۵تفاوت خوشی و رضایت :
-
۹۴/۱۰/۰۴دوست دارم ...
-
۹۴/۱۰/۰۱سرش بره قولش نمیره
-
۹۴/۰۹/۳۰یلدا
-
۹۴/۰۹/۰۹اصول نگارش چک
-
۹۴/۰۵/۲۹ویژه زوجها
-
۹۴/۰۵/۰۵نشد که نشد
-
۹۴/۰۴/۲۵جواب تو
وضعیت من در Project Euler
