(آ) الا یا ایها الاول به نامت ابتدا کردم
(ب) برای عاشقی کردن به نامت اقتدا کردم
(پ) پشیمانم پریشانم که بر خالق جفا کردم
(ت) توکل بر شما کردم بسویت التجا کردم
(ث) ثنا کردم دعا کردم صفا کردم
(ج) جوانی را خطا کردم ز مهرت امتناع کردم
(چ) چرایش را نمیدانم ببخشا که خطا کردم
(ح) حصارم شد گناهانی که آنجا در خفا کردم
(خ) خداوندا تو میدانی سر غفلت چه ها کردم
(د) دلم پرمهر تو اما چه بیپروا گناه کردم
(ذ) ذلالم دادهای اکنون که بر تو اقتدا کردم
(ر) رهت گم کرده بودم من که گفتم اشتباه کردم
(ز) زبانم قاصر از مدح و کمی با حق صفا کردم
(ژ) ژنم را از غزل دادی ژنم را مبتلا کردم
(س) سرم شوریده میخواهی سرم از تن جدا کردم
(ش) شدی شافی برای دل تقاضای شفا کردم
(ص) صدا کردی که ادعونی خدایا من صدا کردم
(ض) ضعیف و ناتوانم من به درگاهت ندا کردم
(ط) طلسم از دل شکستم من که جادو بیبها کردم
(ظ) ظلمت نفس اماره که شکوه بر صبا کردم
(ع) علیمی عالمی بر من ببخشا که خطا کردم
(غ) غمی غمگین به دل دارم که نجوا با خدا کردم
(ف) فقیرم بر سر کویت غنی را من صدا کردم
(ق) قلم را من به قرآن کریمت مقتدا کردم
(ک) کتابت ساقی دلها قرائت والضحی کردم
(گ) گرم از درگهت رانی نمی رنجم خطا کردم
(ل) لبم خاموش و دل را با تکاثر آشنا کردم
(م) مرا سوی خود آوردی ازاینرو من صفا کردم
(ن) نرانی از در میخانهات یا رب که ساقی را صدا کردم
(و) ولی را من علی دانم علی را مقتدا کردم
(ه) همین شعرم به درگاهت قبول افتد دلم را مبتلا کردم
(ی) یکی عبد گنهکارم اگر عفوم کنی یا رب غزل را انتها کردم